[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات زیر چاپ::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۶ نتیجه برای هاشمی

سیده الهه هاشمی، یحیی امام، هادی پیرسته‌انوشه،
دوره ۶، شماره ۲۴ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده

برای ارزیابی اثر زمان و نحوه کاربرد سالیسیلیک‌اسید بر روند رشد، عملکرد و اجزای عملکرد گیاه جو رقم ریحان، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در محیط کنترل شده در دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل پنج سطح کاربرد سالیسیلیک‌اسید (شاهد، پرایمینگ، محلول‌پاشی در مراحل شروع پنجه‌زنی، برجستگی دوگانه و گل‌دهی) با غلظت ۵/۱ میلی‌مولار و سطوح تنش شوری (شاهد، ۶ و ۱۲ دسی‌زیمنس برمتر) بود. نتایج نشان داد که تنش شوری موجب کاهش تعداد دانه در سنبله (۲/۵۲ درصد)، وزن هزاردانه (۰/۷ درصد)، عملکرد دانه (۰/۳۰ درصد)، عملکرد بیولوژیک (۰/۱۳ درصد) و شاخص برداشت (۷/۱۹ درصد) گردید و کاربرد سالیسیلیک‌اسید در همه سطوح، ویژگی‌های فوق را در بوته‌های جو بهبود بخشید. هم‌چنین روند تغییر ارتفاع بوته، سطح برگ و وزن خشک بوته‌های جو نیز تحت اثر مثبت و معنی‌دار کاربرد سالیسیلیک‌اسید در هر دو نحوه کاربرد به‌صورت پرایمینگ و محلول‌پاشی قرار گرفت. بیش‌ترین اثرات مثبت سالیسیلیک‌اسید بر رشد و عملکرد در کاربرد غلظت ۵/۱ میلی‌مولار این محلول، به‌صورت پرایمینگ و محلول پاشی در مرحله شروع پنجه‌زنی مشاهده شد، به‌صورتی‌که پرایمینگ بذر در شرایط بدون تنش،‌ شوری متوسط و شدید به‌ترتیب باعث افزایش ۷/۷، ۱/۲۱ و ۶/۶۰ درصدی عملکرد دانه شد. این مقادیر برای محلول پاشی در مرحله شروع پنجه‌زنی به‌ترتیب برابر ۵/۳۰، ۱/۲۹ و ۶/۶۱ درصد بودند. به‌طورکلی نتایج این پژوهش نشان داد که کاربرد سالیسیلیک‌اسید، به‌ویژه در حالت زودهنگام می‌تواند موجب تعدیل اثرات سوء تنش شوری در گیاه جو شود.
امید صادقی‌پور، نیلگون بنکدارهاشمی،
دوره ۷، شماره ۲۶ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده

براسینو استروییدها مواد طبیعی هستند که علاوه بر تنظیم رشد و نمو گیاهان، تحمل گیاهان زراعی به تنش‌های غیرزیستی را بهبود می‌بخشند. در این تحقیق، نقش کاربرد خارجی براسینولید در کاهش اثر نامطلوب تنش خشکی در لوبیا چشم بلبلی بررسی گردید. این آزمایش به‌صورت کرت‌های خرد شده در قالب بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال ۱۳۹۲ در منطقه شهر ری اجرا شد. عامل اصلی شامل دو سطح آبیاری (آبیاری پس از ۶۰ و ۱۲۰ میلی‌متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A به‌ترتیب به‌عنوان شرایط عدم تنش و تنش خشکی) و عامل فرعی نیز شامل پنج سطح کاربرد براسینولید (عدم کاربرد، خیساندن بذور در براسینولید با غلظت دو میکرومولار، خیساندن بذور در براسینولید با غلظت چهار میکرومولار، برگ‌پاشی براسینولید با غلظت دو میکرومولار و برگ‌پاشی براسینولید با غلظت چهار میکرومولار) بود. نتایج نشان داد که تنش خشکی به‌طور معنی‌داری محتوی آب نسبی، هدایت روزنه‌ای، شاخص سطح برگ، ارتفاع بوته و عملکرد دانه را کاهش ولی درصد پروتئین دانه را افزایش داد. با این وجود، کاربرد براسینولید به‌ویژه برگ‌پاشی آن با غلظت دو میکرومولار، محتوی آب نسبی، شاخص سطح برگ، درصد پروتئین دانه، ارتفاع بوته و عملکرد دانه را در هر دو شرایط عدم تنش و وجود تنش افزایش داد. ضمن این‌که هدایت روزنه‌ای را در شرایط عدم تنش افزایش و در شرایط وجود تنش کاهش داد که البته این تغییرات معنی‌دار نبود. بر اساس نتایج این تحقیق، کاربرد براسینولید از طریق بهبود محتوی آب نسبی، شاخص سطح برگ، ساخت پروتئین و تغییر در هدایت روزنه‌ای موجب بهبود رشد، ارتفاع بوته و عملکرد دانه لوبیا چشم بلبلی تحت شرایط عدم تنش و وجود تنش گردید. بنابراین می‌توان از برگ‌پاشی براسینولید به‌عنوان روشی جهت بهبود تحمل به تنش خشکی در لوبیا چشم بلبلی استفاده نمود.
سعید ذاکر نژاد، احمد نادری، سید ابوالحسن هاشمی دزفولی، شهرام لک، مجتبی علوی فاضل،
دوره ۹، شماره ۳۶ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده

جهت ارزیابی اثر روش‎های مختلف آبیاری بر صفات اگروفیزیولوژیک ارقام ذرت دانه‎ای آزمایشی به‎صورت کرت خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طی سالهای زراعی ۹۴-۱۳۹۳ و ۹۵-۱۳۹۴ در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز اجرا شد. فاکتور اصلی شامل چهار روش آبیاری مختلف و فاکتور فرعی شامل سینگل کراس ۷۰۴، سینگل کراس ۷۰۱ (کارون) و سینگل کراس ۶۱۶ (مبین) بود. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان­ داد که در کشت بهاره و تابستانه اثر روش‎های مختلف آبیاری و ژنوتیپ بر عملکرد و اجزای عملکرد، کارایی اقتصادی و بیولوژیک مصرف آب، کلروفیل a و کلروفیل b معنیدار بود. مقایسه کشت بهاره و تابستانه بیانگر برتری معنی‎دار کشت تابستانه در صفات اندازه‎گیری شده بود. برتری سینگل کراس ۷۰۴ نسبت به سایر رقمها را در صفات اگروفیزیولوژیک را می‎توان به پتانسیل عملکرد بالاتر، زودرسی و انطباق بیش­ تر با شرایط محیطی مرتبط دانست. نتایج مقایسه میانگین نشان­ داد تیمار ۲I (آبیاری یک جوی چه در میان طی مراحل ۴ تا ۱۲ برگی و ۱۲ برگی تا ظهور ابریشم بلال و آبیاری مرسوم از ظهور ابریشم بلال تا رسیدگی) کم ­ترین عملکرد و اجزای عملکرد، کلروفیل a و b و کارایی مصرف آب (اعم از اقتصادی و بیولوژیک) را داشت و بیش ­ترین کاهش را در صفات اندازه­ گیری شده نسبت به ­تیمار ۱I (آبیاری مرسوم در کلیه مراحل رشد) به خود اختصاص داد لذا اجرای کم آبیاری در مراحل ابتدایی و میانی رشد (چهار برگی تا ظهور ابریشم بلال) توصیه نمی‎شود. مقایسه دو تیمار ۳I و ۴I نشان داد، آبیاری یک در میان جوی چه در مرحله ۱۲ برگی تا ظهور ابریشم بلال (تیمار ۳I) کم ­ترین کاهش را در عملکرد و اجزای عملکرد نسبت به تیمار آبیاری مرسوم (۱I) نشان داد. به ­عبارتی کم آبیاری در مرحله میانی رشد (۱۲ برگی تا ظهور ابریشم بلال) و آبیاری مرسوم در مراحل ۴ تا ۱۲ برگی و ظهور ابریشم تا رسیدگی کامل جهت مدیریت کمبود منابع آب قابل توصیه است.

سعید ذاکرنژاد، احمد نادری، سید ابوالحسن هاشمی دزفولی، شهرام لک، مجتبی علوی فاضل،
دوره ۱۲، شماره ۴۸ - ( نشریه علمی زمستان ۱۳۹۹ ۱۳۹۹ )
چکیده

این پژوهش جهت بررسی تأثیر روشهای مختلف آبیاری بر ویژگیهای فیزیولوژیک رشد هیبریدهای ذرت دانهای طبق آزمایش کرت خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، طی سالهای زراعی ۹۴-۹۳ و ۹۵-۹۴ در دو فصل بهار و تابستان اجرا شد. عامل اصلی شامل چهار روش آبیاری مختلف و عامل فرعی شامل ارقام سینگل کراس ۷۰۴، سینگل کراس ۷۰۱ (کارون) و سینگل کراس ۶۱۶ (مبین) بود. نتایج تجزیه آماری دادهها نشان داد در کشت بهاره و تابستانه، اثر روشهای مختلف آبیاری و هیبرید بر ماده خشک کل و شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول و سرعت جذب خالص، سرعت رشد نسبی و دوام سطح برگ معنیدار بود. نتایج مقایسه میانگینها نشان داد تیمار ۲I (آبیاری یک جویچه در میان طی مراحل ۴ تا ۱۲ برگی و ۱۲ برگی تا ظهور ابریشم بلال و آبیاری مرسوم از ظهور ابریشم بلال تا رسیدگی) کمترین ماده خشک کل، شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول، سرعت جذب خالص، سرعت رشد نسبی و دوام سطح برگ را داشت و بیشترین کاهش را در صفات اندازهگیری شده نسبت به تیمار ۱I یا شاهد (آبیاری مرسوم) به خود اختصاص داد، لذا اجرای کم آبیاری در مراحل ابتدایی و میانی رشد (چهار برگی تا ظهور ابریشم بلال) توصیه نمیشود. برتری سینگل کراس ۷۰۴ نسبت به سایر هیبریدها در صفات اگروفیزیولوژیک را میتوان به پتانسیل عملکرد بالاتر، زودرسی و انطباق بیشتر با شرایط محیطی مرتبط دانست. نتایج مقایسه کشت بهاره و تابستانه بیانگر تفاوت معنیدار در صفات اندازهگیری شده (به جز سرعت جذب خالص) بود. اعمال کم آبیاری در تیمار ۳I (آبیاری یک در میان جویچه در مرحله ۱۲ برگی تا ظهور ابریشم بلال) کمترین کاهش را در شاخصهای رشد (در مقایسه با سایر تیمارهای کم آبیاری) نسبت به آبیاری مرسوم داشت، لذا آبیاری کامل در مرحله ظهور ابریشم بلال تا رسیدگی دانه و کم آبیاری در مراحل میانی رشد (۱۲ برگی تا ظهور برگ ابریشم) به عنوان مناسبترین گزینه برای مقابله با محدودیت منابع آب قابل توصیه میباشد.
امیر صالح بغدادی، فرزاد پاک نژاد، فرید گل زردی، مسعود هاشمی، محمدنبی ایلکایی،
دوره ۱۳، شماره ۵۱ - ( نشریه علمی پاییز ۱۴۰۰ ۱۴۰۰ )
چکیده

به‌منظور بررسی اثر روش‌های آبیاری و نظام‌های کشت مخلوط سورگوم و آمارانت علوفه‌ای بر تولید علوفه و پروتئین و همچنین کارایی مصرف نیتروژن، آزمایشی به‌صورت کرت‌های خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج طی سال‌های زراعی ۹۸-۱۳۹۷ اجرا شد. روش‌های آبیاری در سه سطح (آبیاری جویچه‌ای مرسوم، یک‌درمیان ثابت و متغیر) به‌عنوان عامل اصلی و الگوهای مختلف کشت مخلوط در شش سطح (شامل سه الگوی کشت مخلوط ردیفی، یک الگوی کشت درهم و دو الگوی کشت خالص سورگوم و آمارانت علوفه‌ای) به‌عنوان عامل فرعی بررسی شدند. نتایج نشان داد که بیشترین عملکرد علوفه در روش‌های آبیاری مرسوم و یک‌درمیان ثابت (به‌ترتیب ۳۶/۷۷ و ۳۹/۴۹ تن در هکتار) به‌ترتیب در کشت مخلوط ۵۰%سورگوم + ۵۰%آمارانت علوفه‌ای و کشت خالص سورگوم حاصل شد، درحالی‌که در روش آبیاری یک‌درمیان متناوب، تیمارهای تک‌کشتی سورگوم و کشت مخلوط ۷۵%سورگوم+ ۲۵%آمارانت علوفه‌ای بالاترین عملکرد علوفه را تولید کردند. بیشترین محتوی پروتئین آمارانت علوفه‌ای و سورگوم (به‌ترتیب ۱۰۹ و ۷۵ گرم در کیلوگرم) در روش آبیاری یک‌درمیان ثابت مشاهده شد درحالی‌که حداکثر عملکرد پروتئین (۱۲۱۷ کیلوگرم در هکتار) در روش آبیاری مرسوم به‌دست آمد. بیشترین جذب نیتروژن (۳۵/۲۳۱ کیلوگرم در هکتار) در روش آبیاری مرسوم  و با کشت مخلوط ۵۰%سورگوم + ۵۰%آمارانت حاصل شد. در تمام روش‌های آبیاری، بالاترین کارایی مصرف نیتروژن در تک‌کشتی سورگوم و پس از آن، در تیمارهای کشت مخلوط ۷۵%سورگوم + ۲۵%آمارانت علوفه‌ای و کشت درهم ثبت شد. به‌طورکلی نظام‌های کشت مخلوط ۵۰%سورگوم + ۵۰%آمارانت علوفه‌ای و ۷۵%سورگوم + ۲۵% آمارانت علوفه‌ای به‌ترتیب برای شرایط آبیاری مرسوم و یک‌ در میان متغیر و کشت خالص سورگوم برای شرایط آبیاری یک‌درمیان ثابت قابل‌توصیه می‌باشند.
علی حیدری کاهکش، نظام آرمند، شکوفه حاجی هاشمی،
دوره ۱۳، شماره ۵۱ - ( نشریه علمی پاییز ۱۴۰۰ ۱۴۰۰ )
چکیده

فلزات سنگین از جمله آلاینده­های زیست محیطی هستند که در جوامع صنعتی به وفور یافت میشوند. سمیت فلزات سنگین و تجمع آن­ها در زنجیره غذایی، یکی از اصلی­ترین معضلات زیست­محیطی جوامع امروزی است. در این راستا به‌منظور بررسی اثر فلزات سنگین موجود در خاک اطراف پالایشگاه گازی بیدبلند ۱ بر خصوصیات مورفوفیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه لوبیا (رقم کوشا)، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار در سال ۱۳۹۶ در دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء بهبهان به اجرا درآمد. تیمارها شامل چهار سطح خاک بدون آلودگی (کنترل) و با آلودگی کم، متوسط و زیاد بود که به‌ترتیب از منطقه زراعی اطراف پالایشگاه با فواصل ۵۰۰، ۱۰۰۰، ۱۵۰۰ متر از پالایشگاه برداشت شدند و غلظت فلزات سنگین آن‌ها اندازه‌گیری شد. نتایج تجزیه و تحلیل خاک حاکی از آلودگی خاک اطراف پالایشگاه به فلزات کادمیوم، کروم، سرب، وانادیوم، جیوه و آرسنات بود که با افزایش فاصله از پالایشگاه غلظت فلزات در سطح معنیداری کاهش یافتند. گیاهان کشت شده پس از یک‌ماه در مرحله رویشی گیاه جهت انجام آزمایشات برداشت شدند. نتایج نشان داد که آلودگی فلزات سنگین در سطح معنی­داری میزان وزن تر، وزن خشک، کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، کاروتنوئیدها، فتوسنتز خالص، فلورسانس کلروفیل (Fv/Fm; PIABSCO۲ بین‌سلولی، تعرق، کارایی مصرف آب و رشد گیاه را کاهش داد. با توجه به نتایج مطالعه حاضر، خاک مناطق نزدیک به پالایشگاه آلودگی شدید به فلزات سنگین را نشان داد که با افزایش فاصله از پالایشگاه و کاهش آلودگی، اثرات سمیت آلودگی خاک بر عملکرد گیاه لوبیا کاهش یافت. براساس نتایج مطالعه حاضر میتوان پیشنهاد نمود که تنش فلزات سنگین ناشی از فعالیت‌ پالایشگاه گاز سبب اثر منفی بر عملکرد سیستم فتوسنتزی و رشد گیاه لوبیا شد.

صفحه 1 از 1     

مجله علمی پژوهشی فیزیولوژی گیاهان زراعی crop physiology journal
Persian site map - English site map - Created in 0.09 seconds with 30 queries by YEKTAWEB 4710