[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات زیر چاپ::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۱۰ نتیجه برای عبادی

بهمن راستگو، علی عبادی، قاسم پرمون،
دوره ۶، شماره ۲۱ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده

به منظور بررسی اثر کاربرد نیتروژن بر بهبود عملکرد، اجزای عملکرد دانه و تغییر ترکیبات دانه گلرنگ رقم گلدشت، این آزمایش به‌صورت طرح بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی در استان اردبیل در سال زراعی ۱۳۹۱ انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل پنج سطح کود نیتروژن (منبع اوره ۴۶ درصد) صفر، ۵۰، ۱۰۰، ۱۵۰ و ۲۰۰ کیلوگرم نیتروژن در هکتار بود. نتایج نشان داد که مصرف سطوح مختلف کود نیتروژن اثر معنی‌داری بر صفات اندازه‌گیری شده داشت. مصرف ۲۰۰ کیلوگرم در هکتار نیتروژن سبب افزایش میزان کلروفیل (۲۶ درصد)، پتاسیم (۴۷ درصد) و کلسیم (۲۷ درصد) و سبب کاهش سدیم (۳۹ درصد) در اندام هوایی گیاه شد. بیش‌‌ترین تعداد طبق در بوته و دانه در طبق از مصرف ۲۰۰ کیلوگرم نیتروژن در هکتار حاصل شد، درحالی‌که بالا‌ترین وزن صد دانه با مصرف ۱۵۰ کیلوگرم نیتروژن در هکتار به‌دست آمد. کم‌‌ترین و بیش‌‌ترین عملکرد دانه (۵/۱۷۲۹ و ۹/۳۰۸۷ کیلوگرم در هکتار) به ترتیب در عدم مصرف کود و کاربرد ۲۰۰ کیلوگرم نیتروژن در هکتار مشاهده ‌شد. بین سطوح کودی ۵۰، ۱۰۰ و ۱۵۰ کیلوگرم نیتروژن در هکتار تفاوت معنی‌داری در محتوای روغن مشاهده نگردید، ولی مصرف ۲۰۰ کیلوگرم نیتروژن در هکتار بیش‌‌ترین کاهش درصد روغن (۷/۲۵ درصد) را به خود اختصاص داد. با وجود اثر منفی مصرف نیتروژن بر درصد روغن دانه، با افزایش مصرف کود عملکرد روغن افزایش یافت و بالا‌ترین مقدار آن (۰۴/۷۹۴ کیلوگرم در هکتار) از مصرف ۱۵۰ کیلوگرم نیتروژن به‌دست آمد. محتوای پروتئین دانه از ۴۰/۱۹ درصد در تیمار شاهد به ۱۰/۲۵ درصد در بالا‌ترین سطح کود افزایش یافت و هم‌چنین سبب افزایش میزان نیتروژن دانه‌ها شد. با توجه به اینکه در اکثر صفات اندازه-گیری شده بین مقادیر ۱۵۰ و ۲۰۰ کیلوگرم نیتروژن تفاوت معنی‌داری وجود نداشت به همین دلیل، به منظور کاهش هزینه‌های اقتصادی و زیست محیطی مصرف ۱۵۰ کیلوگرم در هکتار نیتروژن را می‌توان توصیه نمود.
سارا صنایعی، علی عبادی، قاسم پرمون، لیلا قلیزاده،
دوره ۶، شماره ۲۳ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده

به‌ منظور بررسی اثر نیتروژن معدنی بر تغییرات فلورسانس رنگدانه‌های فتوسنتزی یونجه همدانی تحت شرایط خشکی، این آزمایش به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل، تنش خشکی در سه سطح ۳۵، ۶۰ و ۸۵ درصد ظرفیت زراعی و کود نیتروژن در چهار سطح بدون کود، ۳۰، ۶۰ و ۹۰ کیلوگرم نیتروژن در هکتار بود. نتایج نشان داد، اثر بر همکنش نیتروژن در خشکی در سطح یک درصد بر غلظت کلروفیل a، کلروفیل کل و در سطح پنج درصد بر غلظت کلروفیل b، نسبت کلروفیل a به b و کارتنوئید‌ها معنی‌دار بود. با افزایش سطوح خشکی از میزان غلظت کلروفیل a، b، کل و کارتنوئید‌ها کاسته شد ولی نسبت کلروفیل a به b افزایش یافت. مصرف نیتروژن نیز موجب بهبود رنگدانه‌های فتوسنتزی گردید به‌طوری‌که غلظت کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل با مصرف نیتروژن افزایش و نسبت کلروفیل‌ها و میزان کارتنوئیدها کاهش پیدا کردند. کود نیتروژن بر فلورسانس بیشینه (Fm)، عملکرد کوانتومی (Fv/Fm) در قبل از تنش و بر فلورسانس کمینه (Fo) و (Fv/Fm) در سه روز بعد از تنش و بر (Fv/Fm) در یک هفته بعد از تنش تأثیر معنی‌داری داشت، تنش خشکی تنها بر (Fo) و (Fm) در سه روز بعد از تنش و بر (Fo) و (Fv/Fm) در یک هفته بعد از تنش تأثیر معنی‌داری داشت. کم‌ترین و بیش‌ترین میزان پروتئین به ترتیب در شرایط بدون مصرف نیتروژن (۷۹/۴ میلی‌گرم بر گرم وزن‌تر) و مصرف ۹۰ کیلوگرم نیتروژن در هکتار (۰۶/۱۰ میلی‌گرم بر گرم وزن تر) حاصل شد. اثر متقابل نیتروژن در خشکی، روی ارتفاع ساقه و وزن خشک بوته نیز معنی‌دار بود. در شرایط تنش، ارتفاع ساقه و وزن خشک بوته کاهش پیدا نمود.
آرزو مولودی، علی عبادی، سدابه جهانبخش،
دوره ۶، شماره ۲۴ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده

اثر مصرف نیتروژن بر عملکرد، اجزای عملکرد و متابولیت‌های سازگاری جو بهاره در شرایط کم‌آبی بصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال ۱۳۹۱ در شرایط گلخانه مورد مطالعه قرارگرفت. فاکتور‌های آزمایش شامل تنش کم‌آبی در سه سطح ۳۵ درصد، ۶۰ درصد و ۸۵ درصد ظرفیت زراعی و مصرف نیتروژن در سه سطح ۴۰، ۸۰ و ۱۲۰ کیلو‌گرم در هکتار کود نیتروژن (منبع اوره ۴۶ درصد) بود. در این پژوهش طول و وزن ساقه، وزن مخصوص ساقه، شاخص برداشت، وزن ۱۰۰ دانه، عملکرد دانه، میزان پرولین و قند محلول اندازه‌گیری شد. نتایج نشان داد زمانی‌که گیاه در معرض تنش کم آبی باشد، طول و وزن ساقه، وزن مخصوص ساقه، شاخص برداشت، وزن ۱۰۰ دانه، عملکرد دانه به‌طور معنی‌داری کاهش و قند محلول و میزان پرولین به‌طور معنی‌داری افزایش می‌یابد. در بین تیمار‌های کودی بیش‌ترین عملکرد دانه و اجزای عملکرد با مصرف ۱۲۰ کیلوگرم نیتروژن در هکتار به‌دست آمد. هم‌چنین نیتروژن با تخفیف اثر تنش موجب افزایش معنی‌دار مقدار صفات مربوط به عملکرد و کاهش معنی‌دار متابولیت‌های سازگاری شد. نتایج همبستگی نشان داد وزن ۱۰۰ دانه بالاترین همبستگی مثبت و معنی‌داری (۹۴۴/۰=r ، ۱%=α) را با عملکرد دانه داشت. به عبارت دیگر کاهش ماده خشک تولیدی در تنش کمبود آب، نمو زایشی گیاه را تحت تأثیر قرار می‌دهد. پرولین نیز کم‌ترین همبستگی را با عملکرد دانه نشان داد (۸۷۵/۰- =r، ۵%=α). به نظر می‌رسد که اختصاص کربن بیش‌تر در ساختار متابولیت‌های سازگاری، هم‌چون پرولین می‌تواند باعث کاهش رشد شود. بنابراین سنتز بیش‌تر پرولین در اثر تنش کم آبی ممکن است یکی از عوامل کاهش عملکرد نیز باشد.
معصومه قهرمانی، علی عبادی، قاسم پرمون، سدابه جهانبخش،
دوره ۷، شماره ۲۵ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده

با توجه به محدودیت دسترسی به آب در تولید گیاهان زراعی یافتن ژنوتیپ‌های با کارایی مطلوب مصرف آب از اولویت‌های پژوهشی به حساب می‌آید. به همین منظور این پژوهش جهت بررسی اثر تنش کم‌آبی بر شاخص‌های فتوسنتزی و در نهایت تولید و عملکرد علوفه‌ای سه ژنوتیپ سورگوم در دانشگاه محقق اردبیلی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در گلخانه تحقیقاتی در سال ۱۳۹۲ اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل تنش کم‌آبی در چهار سطح (۸۰، ۶۵، ۴۵ و ۲۵ درصد ظرفیت زراعی) و سه ژنوتیپ سورگوم (KFS۲، KFS۶ و KFS۱۷) بود. نتایج نشان داد که اثر اصلی تنش کم‌آبی و ژنوتیپ بر اکثر صفات اندازه‌گیری شده در سطح احتمال یک درصد دارای اختلاف معنی‌دار بود. برهمکنش تنش کم‌آبی و ژنوتیپ سورگوم تنها بر میزان کلروفیل a، کارتنوئیدها، پایداری کلروفیل و عملکرد علوفه‌ای معنی‌دار گردید. به‌طوری‌که تنش کم‌آبی موجب کاهش کلروفیل a، b، کلروفیل کل، فلورسانس حداکثر (Fm)، عملکرد کوانتومی فتوسیستم II (Fv/Fm) و عملکرد علوفه و سبب افزایش نسبت کلروفیل a به b، کارتنوئیدها، پایداری کلروفیل، FO (فلئورسانس حداقل در شرایط سازگار شده با تاریکی)، Ft (شدت فلورسانس پایه یا لحظه‌ای) گردید. اگرچه ژنوتیپ KFS۶ در بسیاری از صفات اندازه‌گیری شده بیش‌ترین مقدار را داشت با این وجود بیش‌ترین عملکرد مربوط به ژنوتیپ KFS۲ و بعد از آن KFS۱۷ بود. هم‌چنین بر اساس نتایج تجزیه رگرسیونی ژنوتیپKFS۱۷ بیش‌ترین همبستگی را بین کلروفیل a، کلروفیل کل و میزان کارتنوئیدها با عملکرد نشان داد. به‌طورکلی، کاهش عملکرد در ژنوتیپ KFS۲ می‌تواند به هزینه کردن بیش‌تر مواد فتوسنتزی گیاه به‌منظور تحمل در برابر تنش باشد.
سمیرا قلی پور، علی عبادی، قاسم پرمون،
دوره ۸، شماره ۳۱ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

تنش­های خشکی از مهم­ترین عوامل تعیین کننده تولید گیاهان زراعی می­باشد، به همین منظور این مطالعه با هدف بررسی اثر تنش خشکی بر ژنوتیپ­های گندم، به­صورت فاکتوریل در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی در شرایط گلخانه‌ای انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل تنش خشکی در سه سطح (۸۵، ۶۰ و ۳۵ درصد ظرفیت زراعی) و هشت ژنوتیپ گندم امید، زارع، میهن، FAA۳P۴FCCC، G۱۳CA۲۲۴۲O۴P، JS۳l۷G۲۱۷، ZSZOBKAYKA  وSolh بود. نتایج نشان داد که اختلاف معنی­دار بین ژنوتیپ­های گندم از نظر میزان انتقال مجدد ماده خشک از ساقه، برگ، پدانکل، کل بوته و سنبله وجود داشت. کارایی ماده خشک انتقال یافته از ساقه، برگ و کل و سهم ماده خشک انتقال یافته از ساقه و کل نیز معنی‌دار بود. ژنوتیپ زارع بالاترین ماده خشک انتقال یافته از ساقه و برگ­ها را به خود اختصاص داد. ژنوتیپ­های امید و JS۳l۷G۲۱۷ بالاترین کارایی ماده خشک انتقال یافته از ساقه و ژنوتیپ­های امید و زارع بالاترین کارایی ماده خشک انتقال یافته از پدانکل را داشتند. بالاترین سهم ماده خشک انتقالی از برگ به دانه را ژنوتیپ­های  زارع و G۱۳CA۲۲۴۲O۴P نشان دادند. هم­چنین ژنوتیپ­های گندم تفاوت­های معنی­دار از نظر ارتفاع بوته، طول پدانکل، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و شاخص برداشت داشتند. ژنوتیپ­های Solh، میهن و JS۳l۷G۲۱۷ بالاترین ارتفاع بوته را به خود اختصاص دادند و بیش‌ترین طول سنبله به ژنوتیپ­های FAA۳P۴FCCC و ZSZOBKAYKA در ۸۵ درصد ظرفیت زراعی تعلق داشت. بالاترین و پایین‌ترین وزن هزار دانه به­ترتیب از ژنوتیپ Solh و JS۳l۷G۲۱۷ به­دست آمد. ژنوتیپ ZSZOBKAYKA با تولید ۱/۵۳ گرم دانه در بوته بالاترین عملکرد دانه را در ۸۵ درصد ظرفیت زراعی و کم­ترین عملکرد دانه معادل ۰/۳۹گرم در بوته در ۳۵ درصد ظرفیت زراعی توسط ژنوتیپ JS۳l۷G۲۱۷ تولید گردید.  


مهناز ظفری، علی عبادی، سدابه جهانبخش، محمد صدقی،
دوره ۹، شماره ۳۳ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

این تحقیق جهت بررسی اثر تنش کم­آبی حاکم بر گیاه مادری، روی بنیه و درصد ظهور گیاهچه ارقام گلرنگ، در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی در سال ۱۳۹۲ به­صورت اسپیلت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک­های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارها در کرت اصلی، شامل تنش خشکی (کرت اصلی) در سه سطح آبیاری پس از ۸۰ میلی­متر (تنش نرمال)، ۱۲۰ میلی­متر (تنش ملایم) و ۱۶۰ میلی­متر (تنش شدید) تبخیر از تشتک تبخیرکلاس A بودند و کرت فرعی شامل سه رقم گلرنگ بهاره (گلدشت، سینا و فرامان) و تنظیم کننده رشد براسینواستروئید (عدم مصرف و مصرف ۷-۱۰ مولار) بود. نتایج آزمایش نشان داد که تنش خشکی باعث کاهش وزن هزار دانه، درصد و سرعت جوانه زنی، طول (ریشه­چه، ساقه­چه، گیاهچه)­، وزن خشک گیاهچه و شاخص بنیه گیاهچه گردید. به­طوری­که به­ترتیب نسبت به سطح نرمال ۱۴/۳۴ درصد، ۷۹/۸۷ درصد، ۶۶/۱۱ درصد، ۳۰/۹۲ درصد، ۳۴/۵۵ درصد، ۳۲/۶۰درصد و ۴۸/۵۵درصد افت داشت و بین ارقام کشت شده رقم گلدشت دارای بیش­ترین وزن هزار دانه، وزن خشک گیاهچه، درصد و سرعت جوانه­زنی، طول ریشه­چه و شاخص بنیه گیاهچه بود. اما تیمار براسینواستروئید تنها باعث افزایش معنی­دار در وزن هزار دانه و وزن خشک گیاهچه شد. برای سایر پژوهشگران توصیه می­شود براسینواستروئید را در مرحله دانه­بندی نیز استفاده کنند. زیرا احتمال دارد، اثر براسینواستروئید طی گذر زمان از گل­دهی تا دانه­بندی کاهش یابد.

سیده یلدا رئیسی ساداتی، سدابه جهانبخش گده کهریز، علی عبادی، محمد صدقی،
دوره ۱۲، شماره ۴۶ - ( نشریه علمی تابستان ۹۹ ۱۳۹۹ )
چکیده

به­منظور بررسی اثر نانواکسید روی بر عملکرد و برخی ویژگی­های فیزیولوژیک گندم در شرایط تنش خشکی، آزمایشی در سال ۱۳۹۷ به­صورت فاکتوریل سه عاملی در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در دانشگاه محقق اردبیلی اجرا شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل فاکتور اول تنش خشکی در سه سطح (۳۵ ، ۶۰ و ۸۵ درصد ظرفیت زراعی)، فاکتور دوم ارقام گندم (میهن، حیدری، سای­سونز و گاسگوژن) و فاکتور سوم شامل محلول­پاشی با نانواکسید روی در سه سطح (عدم کاربرد نانو اکسید روی، ۵/۰ و ۱ گرم در لیتر) بود. محلول­پاشی نانواکسید روی در مرحله سه برگی انجام گرفت و سه روز بعد تنش خشکی به­مدت یک هفته اعمال شد. محلول­پاشی نانواکسید روی موجب افزایش میزان رنگدانه­های فتوسنتزی، شاخص کلروفیل برگ، FV/FM، ارتفاع بوته، تعداد سنبله و وزن دانه گردید. تنش خشکی موجب کاهش شاخص کلروفیل (۷۳/۳ درصد)،  F۰(۷۹/۶۰ درصد)، Fv (۱۸/۱۱ درصد)، FV/FM (۶۸/۲ درصد)، افت میانگین ارتفاع بوته (۹۳/۱۵ درصد)، وزن خشک کل (۲۷/۱۶ درصد)، وزن خشک ریشه (۱۸/۴۶ درصد) و تر ریشه (۳۲/۸ درصد) و نیز عملکرد دانه (۵۹/۱۵ درصد تعداد دانه و ۹۳/۱۱ درصد وزن دانه) شد. همچنین محلول­پاشی نانواکسید روی و آبیاری در شرایط کنترل موجب بهبود شاخص کلروفیل (۰۱/۱۵۱ درصد) و میزان فلورسانس فتوسیستم دو در طول فصل رشد (۶۲/۷۸ درصد) و افزایش عملکرد دانه گندم (۳۹/۳۳۸ درصد تعداد دانه و ۶۲/۳۶۱ درصد وزن دانه) در شرایط کم­آبی گردید. بین ارقام مورد مطالعه بیش­ترین میزان F۰ (۵/۲۳۳) و FM (۴۴/۷۵۶) مربوط به رقم میهن و کم­ترین میزان کلروفیل (۹۴۴/۲۰)، F۰ (۰/۳۴)، FM (۲۸/۳۶۲) و FV/FM (۴۵۸/۰) مربوط به رقم حیدری بود. تحت تنش خشکی، میزان وزن هزار دانه در ارقام حیدری (۳۵/۱۵۵ درصد) و گاسگوژن (۶۰/۳۲ درصد) نسبت به شرایط کنترل کاهش یافت. در بین ارقام، رقم میهن به تنش خشکی متحمل­تر بود. از نظر عملکرد دانه در شرایط بدون تنش، ژنوتیپ حیدری به­عنوان برترین ژنوتیپ ‌شناخته شد.
ندا عبادی، رئوف سیدشریفی، محمد صدقی،
دوره ۱۳، شماره ۴۹ - ( نشریه علمی بهار۱۴۰۰ ۱۴۰۰ )
چکیده

به­­منظور بررسی اثر آبیاری تکمیلی و کاربرد میکوریزا و ازتوباکتر بر عملکرد، محتوای آنتوسیانین و مالون دی­الدئید و روند تغییرات فلورسانس کلروفیل جو تحت شرایط دیم، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک­های کامل تصادفی در سه تکرار در سال ۱۳۹۵ انجام شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل آبیاری در سه سطح [عدم آبیاری یا کشت دیم (I۱آبیاری تکمیلی در۵۰ درصد مرحله آبستنی (I۲ تکمیلی در ۵۰ درصد مرحله ظهور سنبله (I۳) و کودهای زیستی در چهار سطح (شاهد یا بدون کاربرد کود (Q۱ کاربرد میکوریزا (Q۲)، ازتوباکتر (Q۳)، کاربرد توأم ازتوباکتر و میکوریزا (Q۴)) بودند. نتایج نشان داد که اثر آبیاری تکمیلی و کاربرد کودهای زیستی بر عملکرد دانه، محتوای مالون دی­الدئید و آنتوسیانین، شاخص کلروفیل، هدایت الکتریکی و محتوای نسبی آب برگ پرچم، فلورسانس حداقل و فلورسانس متغیر معنی­دار بود. آبیاری تکمیلی در مرحله آبستنی و کاربرد توأم میکوریزا و ازتوباکتر، هدایت الکتریکی (۲/۳۴%) و محتوای مالون دی الدئید (۱۵۷%) را کاهش داد، اما عملکرد کوانتومی (۱۲۲%)، شاخص کلروفیل (۹۸%)، آنتوسیانین (۸۲%) و محتوای نسبی آب برگ پرچم (۷/۵۸%) را نسبت به عدم کاربرد کودهای زیستی تحت شرایط دیم افزایش داد. بیش­ترین عملکرد دانه (۲/۲۶۸ گرم در مترمربع) در آبیاری تکمیلی در مرحله آبستنی با کاربرد توأم میکوریزا و ازتوباکتر به­دست آمد که عملکرد دانه را ۸۷/۲۹ درصد در مقایسه با عدم کاربرد کودهای زیستی تحت شرایط دیم افزایش داد.
محمدباقر عالی زاده، آتوسا شفارودی، علی عبادی،
دوره ۱۳، شماره ۴۹ - ( نشریه علمی بهار۱۴۰۰ ۱۴۰۰ )
چکیده

اثر کودهای آلی، شیمیایی و بیولوژیک بر عملکرد کلاله و ویژگی­های کیفی زعفران باتوجه به شرایط اقلیمی استان اردبیل طی آزمایشی به­صورت کرت­های دوبار خرد شده در قالب طرح پایه بلوک­های کامل تصادفی با سه تکرار در دو سال زراعی ۹۵-۱۳۹۴ و ۹۶-۱۳۹۵ در مرکز تحقیقات کشاورزی اردبیل مورد بررسی قرار گرفت. تیمارهای آزمایش شامل کود آلی در سه سطح (شاهد، کود دامی (۲۰ تن در هکتار) و ورمی­کمپوست (۱۰ تن در هکتار)) که در کرت­های اصلی قرار گرفت. مخلوط کود شیمیایی نیتروژن و فسفر (NP) در دو سطح (شامل ۵۰ و ۱۰۰ درصد نیاز کودی) در کرت­های فرعی و پنج سطح کود زیستی در پنج سطح (عدم تلقیح (شاهد) و تلقیح با ازتوباکتر، تلقیح با سودوموناس، تلقیح با باسیلوس سوبتیلیس و تلقیح سه گانه آن­ها (ازتوباکتر+ سودوموناس + باسیلوس سوبتیلیس)) در کرت­های فرعی فرعی بود. نتایج نشان داد که تیمارهای کودی اثر معنی­داری بر روی تعداد گل، عملکرد تر و خشک کلاله و ویژگی­های کیفی زعفران داشت، به­طوری­که تأثیر کاربرد کودهای زیستی باعث افزایش ۹۲ درصدی تعداد گل نسبت به تیمار شاهد شد. هم­چنین، بیش­ترین عملکرد تر و خشک کلاله به­ترتیب (۱/۳ و ۸۵/۱ کیلوگرم در هکتار) در تیمار کودهای آلی توام با کودهای زیستی به­صورت تلفیقی به­دست آمد. نتایج ویژگی­های کیفی نیز نشان داد که بیش­ترین درصد کروسین و پیکروکروسین تحت تیمار با کودهای آلی (کود دامی و ورمی­کمپوست) همراه با کاربرد تلفیقی کود­های زیستی به­دست آمد. هم­چنین کاربرد کودهای زیستی به صورت تلفیقی باعث افزایش ۵۳ درصدی میزان سافرانال نسبت به تیمار شاهد شد.
- نسرین رزمی، - علی عبادی، - جهانفر دانشیان، - سودابه جهانبخش،
دوره ۱۵، شماره ۵۸ - ( تابستان ۱۴۰۲ )
چکیده

به منظور بررسی تأثیر کاربرد اسید سالیسیلیک در ایجاد مقاومت به تنش کم­آبی، پژوهشی در مزرعه­ی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی مغان در سال­های ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ به­صورت اسپلیت فاکتوریل در سه تکرار اجرا شد. عامل اصلی تیمار­­های آبیاری براساس تبخیر از تشتک تبخیر کلاسA، در سه سطح آبیاری پس از ۱۰۰، ۱۳۵ و ۱۷۰ میلی­متر تبخیر (به ترتیب شرایط بدون تنش، تنش متوسط و تنش شدید کم­آبی) و تیمار­های فرعی شامل ژنوتیپ­های سویا (Williams ، L۱۷ و D۴۲X۱۹) و محلول­پاشی اسید سالیسیلیک در سه سطح (صفر، ۴/۰ و ۸/۰ میلی­مولار) بود. نتایج تجزیه مرکب نشان داد تنش کم­آبی ارتفاع بوته، تعداد گره در ساقه، روز تا گلدهی و روز تا رسیدگی را در ژنوتیپ­های سویا به طور معنی­داری کاهش داد. میزان کاهش عملکرد دانه ۳۸ درصد در تنش متوسط و ۴۶ درصد در تنش شدید نسبت به تیمار عدم تنش بود. کاربرد ۴/۰ میلی­مولار اسید سالیسیلیک موجب بهبود صفات فوق بخصوص در ژنوتیپ Williams شد. افزایش فواصل آبیاری و کاربرد اسید سالیسیلیک بویژه در غلظت ۴/۰ میلی­مولار موجب افزایش میزان غلظت اسید­های آمینه لیزین و متیونین شد. بیشترین میزان لیزین در ژنوتیپ Williams در شرایط تنش شدید و بیشترین میزان متیونین در ژنوتیپ­ D۴۲XI۹ در شرایط تنش متوسط مشاهده شد. بیشترین فعالیت آنزیم­های پلی­فنل اکسیداز در ژنوتیپ D۴۲XI۹ و بالاترین میزان فعالیت آنزیم گلوتاتیون رداکتاز در ژنوتیپ Williams در شرایط تنش کم­آبی شدید مشاهده گردید و محلول­پاشی با اسید سالیسیلیک (۴/۰ میلی­مولار) موجب افزایش فعالیت این آنزیم­ها در شرایط بدون تنش و در شرایط تنش خشکی شد. افزایش شدت تنش موجب افزایش غلظت تری­هالوز شد. اما تأثیر تنش بر میزان تری­هالوز در ژنوتیپ Williams بیشتر از سایر ژنوتیپ­ها بود. با کاربرد اسید سالیسیلیک میزان تری­هالوز در همه ژنوتیپ­ها افزایش یافت، غلظت مؤثر اسید سالیسیلیک برای افزایش تری­+هالوز، ۸/۰ میلی­مولار بود. تشدید تنش و کاربرد اسید سالیسیلیک موجب افزایش تجمع فلاونوئید در همه ژنوتیپ­ها و به خصوص در ژنوتیپ  L۱۷ شد. در این بررسی ژنوتیپ Williams  به دلیل فعالیت آنزیم­های آنتی­اکسیدانی بهتر و  عملکرد دانه بیشتر نسبت به سایر ژنوتیپ­ها (۱۲ درصد عملکرد دانه بیشتر نسبت به ژنوتیپ L۱۷ و ۶ درصد نسبت به ژنوتیپ D۴۲XI۹) حساسیت کمتری به تنش خشکی نشان داد و کاربرد اسید سالیسیلیک در شرایط بدون تنش و تنش موجب افزایش عملکرد دانه در ژنوتیپ­های سویا شد.


صفحه 1 از 1     

مجله علمی پژوهشی فیزیولوژی گیاهان زراعی crop physiology journal
Persian site map - English site map - Created in 0.16 seconds with 34 queries by YEKTAWEB 4710