[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات زیر چاپ::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۳ نتیجه برای جلیلی

راضیه خلیل زاده، رئوف سید شریفی، جلال جلیلیان،
دوره ۸، شماره ۳۱ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

به­منظور بررسی اثر سایکوسل و تلقیح بذر با ازتوباکتر و سودوموناس بر عملکرد کمی و کیفی، سرعت و طول دوره پر شدن دانه گندم تحت شرایط محدودیت ‌آب، این آزمایش به­صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی در سال زراعی ۹۴-۱۳۹۳ اجرا شد. فاکتور اول شامل سطوح آبیاری در سه سطح (آبیاری کامل، آبیاری تا ۵۰% مرحله سنبله دهی و آبیاری تا ۵۰% مرحله چکمه‌زنی به ترتیب معادل کد ۴۵ و ۵۹ زادوکس)، و فاکتور دوم شامل تلقیح بذر با کودهای زیستی در چهار سطح (عدم تلقیح به عنوان شاهد، تلقیح با ازتوباکتر کروکوکوم استرین ۵، سودوموناس پوتیدا استرین ۱۸۶ و کاربرد همزمان ازتوباکتر و سودوموناس) و فاکتور سوم شامل محلول‌پاشی با سایکوسل در چهار سطح (عدم مصرف، ۴۰۰، ۸۰۰ و۱۲۰۰ میلی‌گرم در لیتر سایکوسل) بود. نتایج نشان داد که اثر محدودیت ‌آبی، کودهای زیستی و سایکوسل بر طول دوره پر شدن دانه (در سطح احتمال یک درصد) و عملکرد کمی (در سطح احتمال پنج درصد) و محتوای پروتئین (در سطح احتمال یک درصد) دانه معنی‌دار گردید. بیش­ترین عملکرد دانه (۳۸۲۲ کیلوگرم در هکتار) از ترکیب تیماری محلول‌پاشی ۱۲۰۰ میلی‌گرم در لیتر سایکوسل، تلقیح بذر با ازتوباکتر و سودوموناس در شرایط آبیاری کامل و کم­ترین آن (۷/۱۴۰۹ کیلوگرم بر هکتار) در شرایط قطع آبیاری در مرحله چکمه‌زنی مربوط به عدم محلول­‌پاشی سایکوسل و عدم تلقیح بذر بود. اعمال قطع آبیاری در مرحله چکمه‌زنی موجب بیش­ترین کاهش در اکثر صفات مرتبط با عملکرد و اجزای عملکرد و حداکثر کارایی فتوشیمیایی II در گندم شد.


سعید جلیلی، معین هادی، ابوالفضل مجنونی هریس، رضا دلیر حسن نیا،
دوره ۸، شماره ۳۲ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده

به­منظور بررسی اثر تنش کمبود آب و مواد سوپرجاذب بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم، در سال زراعی ۹۵-۱۳۹۴ این آزمایش به­صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک­های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل آبیاری در سه سطح ۱۰۰، ۷۰ و ۵۰ درصد نیاز آبی گیاه (به­ترتیب FC، FC۰/۷ و FC۰/۵) و مصرف سوپرجاذب استاکوزورب در سه سطح عدم مصرف، ۵۰ و ۱۰۰ کیلوگرم در هکتار (به­ترتیب S۰، ۱S و ۲S) بود. نتایج نشان داد اعمال تنش کمبود آب بر تمام صفات مورد ارزیابی در سطح احتمال یک درصد معنی­دار بود. اثر مصرف سوپرجاذب بر طول سنبله غیر معنی­دار، ارتفاع بوته و شاخص برداشت در سطح احتمال پنج درصد و سایر صفات در سطح احتمال یک درصد معنی­دار بود. برهمکنش تنش و سوپرجاذب نیز بر عملکرد دانه، تعداد سنبله در واحد سطح، تعداد دانه در سنبله و بهره­وری مصرف آب در سطح احتمال یک درصد و وزن هزار دانه در سطح احتمال پنج درصد معنی­دار بود. بیش­ترین میزان عملکرد به میزان ۷/۵۱تن در هکتار از تیمار FC-۲S  به­دست آمد که با تیمار FC۰/۷-۱S اختلاف معنی­داری نداشت. بالاترین بهره­وری مصرف آب نیز به میزان ۱/۳۳کیلوگرم بر مترمکعب از تیمار FC۰/۷-۱S به­دست آمد که با تیمار FC۰/۷-۲S  اختلاف معنی­داری نداشت. در مجموع تیمار FC۰/۷-۱S  عملکرد دانه و بهره­وری مصرف آب را نسبت به تیمار شاهد به ترتیب به میزان ۱۲/۳و ۳۳ درصد افزایش داد. اگرچه نتایج تحلیل اقتصادی نشان داد که مصرف سوپرجاذب به تنهایی توجیه اقتصادی ندارد. اما تیمار FC۰/۷-۱S  به­دلیل افزایش عملکرد و نیز افزایش سطح زیر کشت ناشی از کاهش مصرف آب توصیه می­گردد.


سید شهرام الیاسی، پروفسور علیرضا پیرزاد، پروفسور جلال جلیلیان، دکتر ابراهیم روحی، دکتر عادل سی و سه مرده،
دوره ۱۵، شماره ۵۷ - ( بهار ۱۴۰۲ )
چکیده

باتوجه به اهمیت کشت گیاهان روغنی دیم و امکان وارد کردن آنها در تناوب با گندم، در مطالعه حاضر واکنش­های صفات مورفو-فیزیولوژیکی گیاه گلرنگ (Carthamus tinctorius) در پاسخ به انواع خاک­ورزی در شرایط دیم مورد ارزیابی قرار گرفت. این آزمایش برپایه طرح آماری بلوک­های کامل تصادفی با سه تکرار طی سال­های زراعی ۱۳۹۸-۱۳۹۶ و در مرکز تحقیقات آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان کردستان اجرا شد. تیمارها به­صورت کاشت گلرنگ در سیستم­های کشت مستقیم، کم­خاک­ورزی و خاک­ورزی مرسوم اعمال گردیدند. نتایج این آزمایش نشان داد که انواع خاک­ورزی باعث ایجاد تغییرات در صفات مورفو-فیزیولوژیکی گیاه گلرنگ گردید. بیش­ترین عملکرد (۷۹۶ کیلوگرم بر هکتار) به صورت معنی­داری مربوط به گیاهان تحت کشت مستقیم بود که به ­ترتیب ۸/۲۴ و ۴۰ درصد نسبت به کم­خاک­ورزی و کشت مرسوم افزایش نشان داد. در سیستم کشت مستقیم، رطوبت نسبی برگ (۶۹ درصد)، کلروفیل کل (۰۱/۲ میلی­گرم بر گرم وزن تر برگ)، شاخص سطح برگ (۸/۲) به­ترتیب نسبت به کم­خاک­ورزی و کاشت مرسوم به صورت معنی­داری بیشتر بودند. بیش­ترین مقدار آنزیم­های کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز (به ترتیب ۰۸۵/۰ و ۷۲/۰ واحد میلی­گرم پروتئین در دقیقه) در برگ گیاهان کشت شده به روش کشت مرسوم مشاهده شد. در کشت مرسوم میزان کلونیزاسیون و اسپوریزاسیون قارچ­های مایکوریزا کاهش معنی­داری را نسبت به دو تیمار دیگر داشتند. در نهایت صفات فیزیولوژیک و بیوشیمیایی مرتبط با عملکرد در کشت مستقیم و کم­خاک­ورزی نسبت به کشت مرسوم وضعیت مطلوب و پایدارتری را نشان داد.



صفحه 1 از 1     

مجله علمی پژوهشی فیزیولوژی گیاهان زراعی crop physiology journal
Persian site map - English site map - Created in 0.08 seconds with 27 queries by YEKTAWEB 4700